شیخاص!
 
 
دنیای یک شیخ خاص
 

در آخرین روزهای هفتۀ بسیج امسال، این چهارپاره را که حاصل طبع خودم در هفتۀ بسیج هشت سال پیش است و قبلا" در اینجا منتشرش کرده بودم، این بار در پستی مستقل تقدیم می‌کنم:
پنج آذرماه هشتاد و سه شد
باز طبع سركشم سودازده است‏
خامه‏‌ام در روز تشكيل بسيج‏
واصف دُردى‏‌كشان ميكده است‏

 ياد كردم دشنه و فانسقه را
پوكه و پوتين، پلاك و قُمقمه‏
ياد كردم آهنين مردان مرد
آن به حق‏‌بخشندگانِ جُمجمه‏(۱)

هان بسيجى! اى شگفتى‏‌ساز رزم‏
كار كارستان تو باشد شگرف‏
هست سعدى‏‌گفتنى حق با عمل‏(۲)
مرد ميدانى تو و من مرد حرف‏

باد در خطّ پدافندى وزيد
پاسگاه زيد پُر خاك و خُل است!
دشمن فرضى نه، خصمِ واقعى‏
سيبل آن قنّاسه‏‌چى‏‌هاى گُل است‏

رفته بودم سنگرى كوتاهْ‏‌سقف‏
گفت باقر: قبله يك كم مايل است‏
چون ركوعم بود مانند قيام‏
ديگرى گفتا: نمازت باطل است!

گفتم: اى از پاپ كاتوليك‏‌تر
كيستى؟ انگار شورَت در سر است‏
هر چه باشد، مُفتى گُردان منم!
گفت: خوشوقتيم! نامم جعفر است!

ديدم آن نوبت كه مأموريّتم‏
پادگان كوثر دزفول بود،
نوجوان گيلكى با عمِّ جزء
با خدايش نيمه‏‌شب مشغول بود

جعفر ما بسكه ريزه‏‌ميزه بود
كيسه‏‌خوابِ سايز كوچك دوست داشت!
خون سرخِ كامله‏‌مردى بزرگ‏
در ميان رگ به زير پوست داشت‏

جعفر آقا توى تيپ الغدير
آشنا با فكّه و ماروت بود
بي‌خبر از ادكلن‏‌هاى غليظ
اُخت با بوى گَس باروت بود

بسكه اين دل‏‌نازكِ كم‏‌حوصله‏
قلبش از شوق شب حمله تپيد
گاهگه با تكّه‏‌چوبى بر زمين‏
پيش خود حدسى، كروكى مى‏‌كشيد!

گفت ديشب جعفر آقا! وقت خواب:
«آنقدر روحيّه‏‌ام گشته قوى،
پيش من باشد ز بالِش نرم‏تر
سيم‏‌هاى خاردار حلقوى!»

بهر تزريق مننژيت و كزاز
واحد بهدارى لشكر رسيد
داد دلدارى به من جعفر: «بد است،
لرزد از سوزن، بسيجى مثل بيد!»

شد شب جمعه، دو شب مانده به رزم‏
گفت فرمانده كه شد گاه عمل‏
بهر «گلچين‏‌هاى گردان» دور نيست‏
فيض و فوزِ مرگِ اَحلى من عسل!

رمز يا زهرا شد از بی‌سيم پخش‏
جعفر آقا سازِ حمله ساز كرد
تركشى ناگه به كوله‏‌پشتى‏‌اش‏
خورد و روحش از قفس پرواز كرد

روى ساك يك بسيجى حك شده:
«كربلامشتاقِ اعزامى ز رشت»
واى بر من! جعفر ما شد شهيد
در خلال پاتك والفجر هشت‏

ديد خطّاطى بسيجى ناگهان،
جعفرآقا را به ميدانْ پيكرش‏
انحناى خطّ نستعليق داشت‏
خطّ خون خنجرى بر حنجرش‏

۱. اشاره به کلام مولی علی(ع): در جنگ جمجمه‌ات را به خدا قرض بده! أَعِرِ الله جُمجُمَتَک، نهج‌البلاغه، خطبۀ 11
۲. اشاره به شعر سعدی: دو صدگفته چون نیم کردار نیست


برچسب‌ها: بسیج, جنگ, دفاع مقدّس, سعدی
 |+| نوشته شده در  شنبه یازدهم آذر ۱۳۹۱ساعت 22:44  توسط شیخ 02537832100  | 
  بالا