شیخاص!
 
 
دنیای یک شیخ خاص
 

با یک چراغ‌قوّه بگردید دورشهر

انسانم آرزوست، ملولم ز دیو و دد

گفتند: یافت می‌نشود ول کن و برو!

ول کرد و رفت و - خوب - بجا ماند بوی بد

ای مغز! کن فرار ز کشور چه مانده‌ای؟

آمد چه عاقبت سر برنامهٔ نود؟

«وِن این دِ رُم، اَز دِ رُمَنسْ دوُ» عمل نما

چون رومیان بپوش! و از روم شو تو رد

قم مانده‌ای تو و نشدی شیخ؟ بوالعجب!

رفتی پی هنر؟ عقب شعر طنز، عَد؟

شیخاص‌وار در پی موسیقی‌ای؟ امان!

هستی تو مستحقّ دوصد زِفکنه، لگد

قم مانده‌ای تراز تو خرزهره و انار

چیزی در این قواره و میزان و رسم و حد

هر جا که آش هست و غنیمت به تاخت رو

باشد بری نصیب کلاهی از این نمد

گفتند گر: «مگرد که گشتیم ما» بگو:

«مَنْ جَدَّ» نیست شک که به تحقیق او «وَجَد»

کاندید شو مضایقه منما ز هیچ پست

آنقدر تست کن و خطا تا شوی بلد


قبلاً اینجوری سروده بودم


برچسب‌ها: قمپز
 |+| نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۳ساعت 0:29  توسط شیخ 02537832100  | 
  بالا