شیخاص!
|
||
دنیای یک شیخ خاص |
بندههایی بیسروپا، تختهکم، خُل واقعاً که!
آفریدی یا خدا! این حجم مُنگل؟ واقعاً که!
یک برادر آشنا با تابع و دیفرانسیل، جبر
خواهرش در ما زند چونان ببو زُل واقعاً که!
واجد عینالیقین باباست، دور از ریب و تردید
هست آقازاده در شک و تزلزُل واقعاً که!
شد پدر در آسمان فقه و دانش چون ستاره
تکپسر دُردانهاش یک آسمانجُل واقعاً که!
هر دو از یک باب و مادر، دو پسر همشیر و همخون
روز و شب در جنگ و نیرنگ و تقابُل واقعاً که!
در ترقّی، در مسیر رشد، حقناباوران، لیک
ما مسلمانان حقجو در تنزّل؟ واقعاً که!
بیخدایان سکولار جهان وای! از چه سازند؟
از خداجویانِ ازحقباخبر پُل واقعاً که!
جر دهم در شصتمین و چارمین قمپز خودم را
بعد تشویق شماها اینقدر شُل؟ واقعاً که!
![]() |