شیخاص!
 
 
دنیای یک شیخ خاص
 

در ساعت دوازده و نیم بامداد روز سی و یک خرداد ۸۹ بعد از سه ساعت و ربع پرواز با هوابیمای ایرباس ۳۱۰ که تا ۳۱۰ هزار پا بالا رفت، به هند - سرزمین عجایب - وارد شدم.
اولددهلی یا دهلی قدیم و کلاف پیچیدۀ مردمانی که لابلای هم می‌لولند، بی‌کمترین تنش و مخمصه و مشاجره و به هم پریدن. و این کلاف‌های درهم‌تنیدۀ سیم‌های برق که توجّهم را برای عکّاسی با دوربین کانن اس.تری.آی.اس با ۶ مگاپیکسل که همراه دارم، جلب می‌کند، نمادی از درهم‌لولیدن مردمان این سامان است.
دیدار از مسجد جامع دهلی ساخته‌شده با سنگ‌های سرخ به امر شاه‌جهان و در عهد وی و تاریخ ۱۰۶۰ قمری را در کتیبه‌ای فارسی رؤیت می‌کنم. صحن‌فرش مسجد از تابش حرارت آفتاب هند تفتیده است و مأموری که ۲۰۰ روپیه از تو می‌ستاند به تو اجازه دهد دوربین کانن اس.تری.آی.است را به درون ببری. نیز امر می‌کند که کفش از پا درآوری. و مگر پابرهنه می‌توان بر این تابۀ داغ قدم نهاد؟
از حاشیۀ مسجد می‌روی. از این سو به آن سوی مسجد بر زمین باریکه‌راهی را با مفرشی باریک و دراز، جاده‌کشی کرده‌اند. این معبر به کنار حوض وسط مسجد راه دارد. مردمان به اینجا که می‌رسند، پا بر پاشویۀ حوض می‌نهند و پاهای بعضا گداخته از حرارت را با آب خنک تسلّی می‌دهند و تو نیز چنین می‌کنی و عکس هم می‌گیری. (فیلم اینستاگرامی)
کتیبهء فارسی مسجد جامع دهلی مربوط به سال ۱۰۶۰ قمریمردمانی چند در حواشی مسجد که می‌بینند، دوربین به دست داری، از تو می‌خواهند از آنان عکس بگیری. دخترکانی با البسۀ محلّی زرد و سرخ و بنفش و گل منگلی....


برخی امکان هند که رصد کرده‌ای برای دیدار:

بنارس و رودخانۀ گنگ و غسل تعمید
دیدار از مزار نظام‌الدّین اولیا و قبر غالب و در نزدیکی آن مراسم مرده‌سوزان هندیان
کاخ میسور
گالری هبیتت سنتر و روبری آن لودی‌گاردن (پارک عشّاق) که تلاقی‌گاه کسانی است که دوستدار یکدیگرند.

دهلی ۵ میلیون نفر جذامی و به همین تعداد مبتلای پیسی دارد. متروی شهر که بعد از سال ۲۰۰۰ افتتاح شده است را برای اوّلین بار در روز دیدارم از مسجد جامع سوار شدم. ۱۲ روپیه بلیت تکسفره گرفته. به جای بلیت‌های مقوّایی و کاغذی که به نظرم در ایران به هدردادن کاغذ منجر می‌شود، بلیت‌های مترو به صورت پلاک‌های پلاستیک فشرده به شکل سکّه ساخته شده که در دستگاه عبور وارد می‌کنند، و راه برای عبور باز می‌شود و سوار مترو می‌شوی و بعد از توقّف در ایستگاه مورد نظر در هنگام خروج، سکه را در جایی شبیه قلک مانند می‌اندازی و راه برای عبور باز میشود و از ایستگاه مترو خارج میشوی و سکّۀ مزبور در واقع دوباره به سیستم برمی‌گردد و مجددا از آن استفاده می‌شود.
دوستم دکتر عبدالله شایان‌راد که نخستین تصمیم‌ساز برای سفر من به هند بود، ابراز کرد:
از عجایب هند، وجود پشه‌ای به نام «دینگو» است که در هنگام انتقال فصل از تابستان به پاییز یافت می‌شود. این پشه در آب‌ها و برکه‌های راکد حتّی آب راکد کف کولر رشد می‌‌کند. گزش این پشه اغلب باعث مرگ می‌‌شود. پشۀ دیگری در اینجا هست به نام «پافیلی» که اگر به پا بزند، پا به اندازۀ پای فیل بزرگ و کلفت می‌شود.
شایان ما را به خود به مطبّ دکتری هندو برد که بر اساس داروهای طبّ یونانی، ۱۱۰ نوع بیماری را با گرفتن نبض علاج می‌کند.
۲ تیر ۸۹ : در غرب دهلی در منطقۀ «راجیونگر مندولی» در جامعه‌العربیّه سراج‌العلوم در جمع برادران اهل‌سنّت در مراسم سالانۀ دستاربندی طلاّب در نزدیک ظهر به تلاوت قرآن پرداختم و آیۀ الّذین یبلّغون رسالات الله را تلاوت کردم که بسیار مورد توجّه قرار گرفت. (فایل صوتی اجرا در اینجا قرار داده شود.)

                                                   ادامه دارد، . تلفن همراهم در هند: 00919582318039

چهارشنبه 9 تیر1389 ساعت: 3:49 توسط:بدخط
سلام .
امیدوارم سفر خوبی داشته باشید .
تمر هندی برای مینو کوچولو فراموش نشود  snow17th@yahoo.com
------------------------------------------------
دوشنبه 14 تیر1389 ساعت: 9:4 توسط:هيچكس
بار اول بوده سوار هواپيما شدي .كمبود www.dfh_nh@yahoo.com
--------------------------------------------------
چهارشنبه 16 تیر1389 ساعت: 13:49 توسط:مهدی
مثل اینکه عادته واتر مارک از سرت اونجا پریده!!!!!!!!!!!
----------------------------------------------------
دوشنبه 21 تیر1389 ساعت: 21:33 توسط:مهربان
با سلام به شما دوست عزیز و گرانقدر
تجلیل می کنم از زحمات شما در ارتقائ هنر ایران زمین
مانیز در اندیشه ساختن فرهنگیم اما بنوبه ای دیگر با ما همراه باشید
منتظریم تا قدمهایتان را گلباران نماییم http://fridonkenar.persianblog.ir/


برچسب‌ها: هند
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 20:42  توسط شیخ 02537832100  | 
  بالا